تولد
و بالاخره با تحمل همه ی زحمتهای شیرینی که بخاطر عزیز دل مامان کشیدم ۱۰ مرداد۱۳۹۲ امیرحسین جون اومدی و همه رو خوشحال کردی... البته آخرهاش که تو دل مامانی بودی خیلی اذیت شدم و کمر درد و گرما و ... که تو اومدی و یه دنیا مهر و عشق و عاطفه رو بهمون هدیه دادی.... خدایا هزاران بار شکرت... .
این عکسها رو خاله جون ضحی تو بیمارستان قبل از لباس پوشیدنت ازت گرفت ... .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی