امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره

امیرحسین... میوه دل مامان و بابا

شیرین ترین موجود هستی

میدونید شیرین ترین موجود هستی کیه؟    ن میدونید؟     چرا گریه میکنید؟     این که غصه نداره صبرکنیدمن الآن بهتون میگم   خوب معلومه دیگه اون امیرحسین من و باباییه دیگه   اینهم عکس شیرین ترین موجود هستی؛خدایا هزاران بار شکرت         آخه اخمهاش هم شیرین و خواستنیه !!! ...
11 آذر 1392

خواب بعد از حمام

میدونی پسر مامان بعد از حموم چقدر نازنازی میشی هفته اول آبان یه خواب شیرین بعد از حمومی که مادرجون بردت و حسابی شستت و کیف کردی....   ...
11 آذر 1392

اولین لبخند

امیر حسین گلم هفته اول مهر بود که خوشگل من دیگه کاملا" خندیدی البته قبلش کمی ناز و ادا داشتی ...مامان فدای اون خنده های ملیحانه ات بشه...   خوب آخه پسری باید سنگین رنگینت باشه دیگه... ...
11 آذر 1392

تولد

و بالاخره با تحمل همه ی زحمتهای شیرینی که بخاطر عزیز دل مامان کشیدم ۱۰ مرداد۱۳۹۲ امیرحسین جون اومدی و همه رو خوشحال کردی... البته آخرهاش که تو دل مامانی بودی خیلی اذیت شدم و کمر درد و گرما و ... که تو اومدی و یه دنیا مهر و عشق و عاطفه رو بهمون هدیه دادی.... خدایا هزاران بار شکرت... . این عکسها رو خاله جون ضحی تو بیمارستان قبل از لباس پوشیدنت ازت گرفت ... .       ...
11 آذر 1392

دخمل کاکل زری یا پسر قند عسلی

امیر حسین نازم : من و بابایی اواخر اردیبهشت بود دیگه کاملا" مطمئن شدیم که خدا میخواد بجای یه دخمل کاکل زری ...یه پسر قند عسلی بهمون بده باز هم خدا رو صدهزارمرتبه شکر کردیم و بازم من و بابای صبر کردیم و منتظر اومدنت شدیم... .   ...
11 آذر 1392

خبرخوش اومدنت

سلام   سلام به همه من اومدم اینجا تا از امیر حسین کوچولو ونازم بنویسم امیر حسین مامان : تقریبا" نیمه آذر ۱۳۹۱ بود که فهمیدم یه کوچولوی نازنازی تو دل مامانیش هستش   اولش مطمئن شدیم و بعدش خدا رو صدهزار مرتبه شکر کردیم و منتظر اومدنت شدیم... . ...
11 آذر 1392
1